Menu

  • خانه
  • برنامه‌نویسی
  • تجربه‌های کاری
  • سبک زندگی
  • پروژه‌ها

Copyright © 2018 Payro.me Powered by WordPress

شیما پیرو، توسعه دهنده نرم افزارنوشته‌ها و تجربیات کاری شیما پیرو توسعه دهنده نرم افزار

چطور با یک بات تلگرام، سوپراستار شدم!

می 2, 2018تجربه‌های کاری

معمولا وقتی به محیط‌های جدید کاری وارد می‌شیم پروسه نسبتا سختی داریم تا دید آدم‌ها رو نسبت به خودمون، درست و مناسب شکل بدیم، به خصوص اگر سابقه کاری یا توانایی‌هامون برای بقیه در هاله‌ای از ابهام باشه و این کار زمانی سخت‌تر میشه که یک زن در حوزه تک باشید!
حدود چهار سال پیش من به واسطه پیشنهاد یکی از همکاران سابقه ام (سلام خانی) به شرکت فعلی‌م معرفی و به کار دعوت شدم. جایی که ظاهرا تا به حال هیچ دختری درش استخدام نشده بود و چون به عنوان دولوپر هم بود بیشتر شبیه آدم فضایی‌ها نگاهم میکردن D:
ممکنه در اوایل کار شما نتونید اعتماد هم تیمی‌هاتون رو به راحتی به خودتون جلب کنید برای همین نیاز دارید کاری کنید که دیده شوید: از انجام کاری که باحال باشه گرفته تا پروسه‌ای رو برای افراد آسون کنه. از من بشنوید این بهترین شیوه ست که نه فقط در بخش فنی بلکه همه جا سر و صدا کنید.

داستان از چه قرار بود؟

شرکتی که من در درش کار می‌کردم یک ساختمان سه طبقه بود که تیم سرمایه‌گذار و چند استارتاپ در اون مشغول بودند و مسئولیت تهیه صبحانه و ناهار کارکنان با ساختمان بود؛ به همین خاطر ما ابتدای هر ماه روی یک برگه کاغذ، برنامه غذایی اون ماه رو از پیش می‌دونستیم.

مشاهده و نیازسنجی

همیشه موقع ناهار که می‌شد بچه ها از هم می‌پرسیدن امروز ناهار چیه و معمولا یادمون رفته بود و برای فهمیدن برنامه غذایی باید یکی از خودگذشتگی می‌کرد و تا پنلی که برگه روی اون نصب بود می‌رفت.

بخوانید:  چطور از شر تسک‌های تو مخی خلاص شویم؟

حالا باید از فرصت استفاده کرد!

دقیقا یه عصر جمعه بود که به ذهنم رسید چاره کار، بات تلگرامه. یه پروژه آخر هفته ای جذاب که نیاز بقیه رو هم مرتفع میکنه؛ و این طوری بود که بات  تلگرام «ناهار چی داریم؟» نوشته شد، باتی که چهار تا دستور داشت: غذای امروز، غذای فردا، اطلاع رسانی خودکار صبح‌ها و اطلاع‌رسانی خودکار شب‌ها. صبح روز بعد، پیش از حرکت به سمت محل کار، بات رو توی گروه تلگرام بخش فنی منتشر کردم. به شرکت که رسیدم برای صبحانه به سالن غذاخوری رفتم که دیدم همه دارن در موردش صحبت میکنن و باهام شوخی می‌کنن. به همین سرعت صدا کرد! من به این میگم موفقیت. از اون به بعد به واسطه همین کار کوچیک به افراد بیشتری معرفی شدم و با هم هم‌صحبت شدیم.
یک ایده کوچک، یک راه‌حل ساده، باعث میشه به بقیه شناسانده شید و شانس‌های بیشتری براتون رقم بخوره (:

اگر شما هم تجربه‌ی مشابهی دارید برامون تعریف کنید تا بقیه هم ایده بگیرند.

بات تلگرام، برنامه نویسی، تلگرام، ناهار چی داریم؟

دیدگاه‌ها

حسام ‫می 3, 2018 در 11:19 ق.ظ - پاسخ

آفرین چه خوب…
جالب بود. مرسی

    شیما پیرو ‫می 3, 2018 در 11:47 ب.ظ - پاسخ

    ممنون

سجاد ‫ژانویه 24, 2019 در 5:53 ب.ظ - پاسخ

بسیار الهام بخش 🙂 شاد و سرخوش باشید

علی ‫می 27, 2019 در 10:51 ب.ظ - پاسخ

من اولین روزی که وارد شدم مشکلی نبود خیلی استقبال گرمی شد اتفاقا ازم ولی بعد دو هفته اومدم توی یه جلسه در مورد مزییت های داکر و همچنین مایکروسرویس بهشون گفتم مدیرم خیلی خوشش اومد و چون همه دوستش داشتن توی اون سازمان بعد خیلی تعریف کرد و با همه صمیمی تر شدم

    شیما پیرو ‫جولای 30, 2019 در 1:11 ب.ظ - پاسخ

    خیلی هم عالی :‌)

اردشیر ‫سپتامبر 25, 2020 در 10:41 ب.ظ - پاسخ

عالی بود سپاس از شما

یک پاسخ یا دیدگاه بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها

  • برنامه‌نویسی
  • تجربه‌های کاری
  • سبک زندگی

نوشته‌های تازه

  • اتصال SSH به Gitlab با بیش از یک حساب کاربری
  • اهمیت شوخ‌طبعی در محیط کار
  • چطور از شر تسک‌های تو مخی خلاص شویم؟
  • راهنمای داکر برای تازه‌کارها: تعریف داکرفایل، ساخت ایمج و راه اندازی کانتینر
  • راهنمای داکر برای تازه‌کارها: کلمات کلیدی در Docker